|
8 دی 1391برچسب:, :: 14:22 :: نويسنده : نگار
نگار نگاشت: موج گشته ام کنون مثل موج بی قرار مثل موج بی سکون مثل موج در فرار کاش قلب کوچکم خانه ی ماه خانه ی تو بود کاش برکه میشدم گرچه بی سرود من شبیه موج پر سرود و پر تلاتمم با غرور خود در میان جهل خود گمم برکه گرچه بی سرود و بی غوغااست در دلش ولی ماه آسمان پیداست گرچه در زمین برکه بیکس و بسی تنهاست گرچه در میان رنگ و نور برکه بی ریاست گرچه برکه در دل زمین نشسته است در دلش ولی ماه خانه کرده است کاش برکه میشدم خدا تا که در دلم ماه میشدی و من عاشق تو میشدم نگار نگاشت: خدایا از آدم ها خسته ام و شاید بیش از همه دلگیرم خودم باشد... دوستت دارم میدانم که میدانی فقط ... اگر جایی لغزیدم دستم را رها نکن دستم را بگیر خدا دارم میشکنم آغوشت را میخواهم.... نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |